تمام شده درخواست رصد داستان حوالی دروازه غار|AYSA_H

[seon-ho]

سلام بر تیم فعال رصد

انتشاریافته - داستان حوالی دروازه غار | AYSA_H

«به نام او که زندگی را بر روی سراشیبی بلندی بنا کرد!» مجموعه داستان‌های: حوالی دروازه غار نویسنده: AYSA_H ژانر: اجتماعی خلاصه: کمی پایین‌تر از موزه‌ی گلستان، در حوالی دروازه غار، کوچه پس کوچه‌های خزانه، این روز‌ها حال و هوای عجیب و غریبی دارد. البته برای مایی که نام خود را انسان گذاشته‌ایم و...

romanik.ir

 

[seon-ho]

واقعا؟
چه سریع
باید بهت جایزه بدم

بلی
آخه کاری ندارم عین بچه آدم درسامو خوندم اومدم یه کمکی هم بهتون بکنم:geek::coffee:

 

[پرند]

بلی
آخه کاری ندارم عین بچه آدم درسامو خوندم اومدم یه کمکی هم بهتون بکنم:geek::coffee:

دستت درد نکنه.
شب درخواست ویراستاریش رو میفرستم.
با گوشی سختمه

 

[seon-ho]

دستت درد نکنه.
شب درخواست ویراستاریش رو میفرستم.
با گوشی سختمه

همچنین پرندیی هر جور راحتی

 

[پرند]

همچنین پرندیی هر جور راحتی

عزیزمی.

 

[ARA.O.O]

سلام
از قوانین بوده خود کاربر حتی اگه رصد کننده باشه اجازه رصد اثرش رو نداره! حتی اگ اون شخص مدیر تیم رصد باشه!

رصد کنندگان جدید:
ص1: @Panic.315☆
ص 2: @Zahra.v.n
ص3: @Saniya. v. n
زمان: دو روز

 

[هاویر]

سلام رصد تمام شد
ممنوعه‌ای به چشمم نخورد ×-×

 

[پرند]

سلام
از قوانین بوده خود کاربر حتی اگه رصد کننده باشه اجازه رصد اثرش رو نداره! حتی اگ اون شخص مدیر تیم رصد باشه!

رصد کنندگان جدید:
ص1: @Panic.315☆
ص 2: @Zahra.v.n
ص3: @Saniya. v. n
زمان: دو روز

سلام
ببخشید.

 

[at♧er]

@ara.pr.o.o
عزیزم رصدم تموم شد ممنوعه ای نداشت

 

[ARA.O.O]

@ara.pr.o.o
عزیزم رصدم تموم شد ممنوعه ای نداشت

نخسته دلبر

 

[ARA.O.O]

سلام
ببخشید.

مشکلی نبود ژیگر-*