به نام یگانه کیمیاگر هستی
داستان: به تلخی قهوه
ژانر: غمگین، تراژدی
به قلم: نگین بای
خلاصه:
تبسم دختریاست که در میان خاطراتش غوطهور شده. خاطراتی به تلخی قهوه و به سیاهی قلبش! تار و پود ذهنش همه چیز را در هم میپیچد و زمان را به عقب برمیگرداند. او درگیر رویای خیالی و محضی است...
مقدمه:
یاد تو،
در خیالاتم قیامتی به پا کرده است...
مرا اسیر گذشتهای تاریک و جهنمی میکند...
گرچه لبخند میزنم اما،
رنج و اشک های دلتنگی چه میشود؟!
من محکوم به ماندن و تو
محکوم به رفتن بودی!
داستان: به تلخی قهوه
ژانر: غمگین، تراژدی
به قلم: نگین بای
خلاصه:
تبسم دختریاست که در میان خاطراتش غوطهور شده. خاطراتی به تلخی قهوه و به سیاهی قلبش! تار و پود ذهنش همه چیز را در هم میپیچد و زمان را به عقب برمیگرداند. او درگیر رویای خیالی و محضی است...
مقدمه:
یاد تو،
در خیالاتم قیامتی به پا کرده است...
مرا اسیر گذشتهای تاریک و جهنمی میکند...
گرچه لبخند میزنم اما،
رنج و اشک های دلتنگی چه میشود؟!
من محکوم به ماندن و تو
محکوم به رفتن بودی!