. . .

مذهبی داستان عبرت اموز عابر و بازاری

تالار متفرقه مذهبی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

شاهزاده آبی مرداد

رمانیکی نقره‌ای
محروم
شناسه کاربر
1221
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-20
آخرین بازدید
موضوعات
386
نوشته‌ها
1,988
راه‌حل‌ها
1
پسندها
8,440
امتیازها
558
محل سکونت
جزیره عشق❤️❤️

  • #1
مردی درشت استخوان و بلندقامت كه اندامی ورزیده و چهره ای آفتاب خورده داشت و زد و خوردهای میدان جنگ یادگاری بر چهره اش گذاشته و گوشه ی چشمش را دریده بود، با قدمهای مطمئن و محكم از بازار كوفه می گذشت. از طرف دیگر مردی بازاری در دكانش نشسته بود. او برای آنكه موجب خنده ی رفقا را فراهم كند، مشتی زباله به طرف آن مرد پرت كرد. مرد عابر بدون اینكه خم به ابرو بیاورد و التفاتی بكند، همان طور با قدمهای محكم و مطمئن به راه خود ادامه داد. همینكه دور شد یكی از رفقای مرد بازاری به او گفت: «هیچ شناختی كه این مرد عابر كه تو به او اهانت كردی كه بود؟ ! » .

- نه، نشناختم! عابری بود مثل هزارها عابر دیگر كه هر روز از جلو چشم ما عبور می كنند، مگر این شخص كه بود؟ .

- عجب! نشناختی؟ ! این عابر همان فرمانده و سپهسالار معروف، مالك اشتر نخعی بود.

- عجب! این مرد مالك اشتر بود؟ ! همین مالكی كه دل شیر از بیمش آب می شود و نامش لرزه بر اندام دشمنان می اندازد؟ .

- بلی مالك خودش بود.

- ای وای به حال من! این چه كاری بود كه كردم! الآن دستور خواهد داد كه مرا سخت تنبیه و مجازات كنند. همین حالا می دوم و دامنش را می گیرم و التماس می كنم تا مگر از تقصیر من صرف نظر كند.

به دنبال مالك اشتر روان شد. دید او راه خود را به طرف مسجد كج كرد. به دنبالش به مسجد رفت، دید به نماز ایستاد. منتظر شد تا نمازش را سلام داد. رفت و با تضرع و لابه خود را معرفی كرد و گفت: «من همان كسی هستم كه نادانی كردم و به تو جسارت نمودم. » .

مالك: «ولی من به خدا قسم به مسجد نیامدم مگر به خاطر تو، زیرا فهمیدم تو خیلی نادان و جاهل و گمراهی، بی جهت به مردم آزار می رسانی. دلم به حالت سوخت. آمدم درباره ی تو دعا كنم و از خداوند هدایت تو را به راه راست بخواهم. نه، من آن طور قصدی كه تو گمان كرده ای درباره ی تو نداشتم. »
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین