. . .

مذهبی داستان زیبای قضاوت در بهترین خط

تالار داستان‌های پیامبران و امامان

شاهزاده آبی مرداد

رمانیکی نقره‌ای
محروم
شناسه کاربر
1221
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-20
آخرین بازدید
موضوعات
386
نوشته‌ها
1,988
راه‌حل‌ها
1
پسندها
8,424
امتیازها
558
محل سکونت
جزیره عشق❤️❤️

  • #1
روزی حضرت فاطمه زهراء علیها السلام مشغول انجام کارهای منزل بود و دو فرزند عزیزش حسن و حسین علیهماالسلام خطّی را نوشته بودند و هر یک ادّعا می‌کرد، که خطّ من بهتر و زیباتر است.


پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد که خطّ کدام یک بهتر و زیباتر می‌باشد.


ولی حضرت زهراء علیها السلام برای آن‌که هیچ کدام را ناراحت نکند اظهار داشت: از پدرتان سو آل نمایید.


و چون حسن و حسین علیهماالسلام موضوع را برای پدرشان عرضه داشتند، او نیز نخواست که یکی از آن دو عزیز را ناراحت و مأیوس ‍ نماید، به همین جهت فرمود: بروید و از جدّتان رسول خدا سو آل نمایید.


لذا آن دو عزیز، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و خطّشان را نشان دادند، همچنین حضرت فرمود: من نیز قضاوت نکنم تا آن‌که با جبرئیل مشورت نمایم.


همین که جبرئیل علیه‌السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جریان موضوع قرار گرفت، اظهار داشت: بایستی از خداوند سبحان نظرخواهی کنم و در نهایت خدای مهربان خطاب نمود: باید مادرشان نظر دهد و قضاوت نماید.


به همین جهت، حضرت زهراء علیها السلام گردنبند مروارید خود را از گردن درآورد و نخ آن را پاره نمود و دانه‌هایش را بر زمین ریخت و سپس به فرزندانش خطاب نمود و اظهار داشت: هرکدام از شما دانه‌های بیشتری بردارد خطّ او بهتر است.


و هر یک به طور مساوی از دانه‌های مروارید برداشت و در نهایت هیچ کدام ناراحت و غمگین نگشتند و خطّ هر دو خوب و زیبا تشخیص داده شد.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین