بحث و گفتگو خشن ترین و چندش آورترین مرگ های انیمه ای

[ARA.O.O]

انیمه ها در شکل‌ها اندازه‌های مختلف و متفاوتی ارائه می‌شوند؛ از یکسو استودیو جیبلی (استودیو پویا نمایی که توسط هایائو میازاکی، ایسائو تاکاهاتا وتوشیو سوزوکی اداره می‌شود) را داریم که در رأس هرم قرار دارد و کلاسیک‌های همچون «شهر ارواح» و «همسایه من توتورو» را به جهان عرضه کرده. از سویی سریال‌های اکشن و ماجراجویی کودکان وجود دارند مثل «پوکمُن» «آواتار:آخرین باد افزار» و «دراگون بال»، از سوی دیگر انیمه های برای بزرگ‌سالان ساخته می‌شوند مانند «شبح درون پوسته» و «حمله به تایتان». اساساً برای هرکسی با هر سن و سلیقه‌ای، انیمه ای خاص آن‌ها وجود دارد، اما به همچنین، انیمه منزلگاهِ بیمارگونه‌ترین صحنه‌های مرگ‌های پرخشونت درهر مدیوم قابل‌تصوری است. بدن‌ها منفجر می‌شوند، تکه‌تکه می‌شوند، یا به‌گونه‌ای پیچانده می‌شوند که خدا مقدر ندانسته، و هنگامی‌که پای به تصویر کشیدن این لحظات کابوس وار پیش می‌آید، انیماتورها به‌هیچ‌عنوان در استفاده از جوهر قرمز کوتاهی و قناعت نمی‌کنند. بسیاری از این صحنه‌ها فقط برای ایجاد شوک محض هستند، اما بعضی از آن‌ها با خشونت زیاد موفق به عبور از این مرحله شده‌اند. هرچند ممکن است این صحنه‌ها بیش‌ازاندازه افراطی باشند اما، دیدن اینکه تا چه میزان می‌توانند از حد محدودیت‌های ممکن فراتر بروند، می‌تواند سرگرم‌کننده باشد. بنابراین، در اینجا ما نگاهی می‌اندازیم به وحشتناک‌ترین و خشن‌ترین مرگ‌های که انیمه ها به ما ارائه کرده‌اند. فقط اطمینان حاصل کنید که یک کیسه مخصوص تهوع دَم دست داشته باشید؛ ممکن است به کارتان بیاید.

 

[ARA.O.O]

شماره9: از وسط نصف شدن Bisected Down The Middle – Dead Space: Downfall
انیمه «فضای مرده: سقوط» پیش درآمدی بر بازی اورجینالش، “فضای مرده” است، و به داستان اتفاقاتی که در سفینه ایشیمورا می‌افتد می‌پردازد وقتی‌که “مارکر” را وارد سفینه می‌کنند. این انیمه خیلی بهتر از یک داستان وابسته به بازی ویدئویی عمل کرده، درحالی‌که دیالوگ‌ها سطحی و ناخوشایند هستند، سرعت پیش روی داستان سریع است و شخصیت‌ها دوست‌داشتنی‌اند.
کسانی که “فضای مرده” را بازی کرده‌اند، می‌دانند که داستان چگونه تمام می‌شود، پس هنگامی‌که قهرمان‌ها شروع به مردن می‌کنند هیچ سورپرایزی در کار نیست. «سقوط» مملو از خشونت و خون‌ریزی است، درنتیجه این مرگ‌ها به‌هیچ‌عنوان خوشایند نیستند. بدترین این مرگ‌ها متعلق به شین است، که هم‌تیمی خود را با کاتر پلاسمایی قابل‌اعتماد خود از دست یک نکرو مُرف(انسان‌های که توسط یک ویروس به هیولا تبدیل‌شده‌اند) نجات می‌دهد.
متأسفانه،دوستِ شین در این زمان کاملاً دیوانه شده، بنابراین او پنهانی به پشت سر شین میرود و شمشیر خود را به داخل شکم او فرومی‌برد. شین از درد فریاد می‌کشد درحالی‌که بدنش از پایین به بالا بریده می‌شود و درنهایت شمشیر از سرش رد می‌شود. هم‌تیمی او کار را با تکه کردن او از شکم به پایین، و تقسیم کامل او به دونیمه، تمام می‌کند، و معنای کاملاً جدیدی به کلمه “تقسیم کردن” می‌دهد.

 

[ARA.O.O]

شماره8: مرگ در اثر نیروی بیش از اندازه گلوله Death By Excessive Force – Angel Cop
«انجل کاپ»از آن نوع انیمه هایست که باعث بدنامی این رسانه می‌شود؛ این انیمه نامفهوم، بیش‌ازاندازه خشونت‌آمیز، بد طراحی‌شده و رُک و ساده توهین‌آمیز است. طرفدارانش دقیقاً به همین دلایل دوستش دارند، ازآنجایی‌که اساساً تمام اکشن‌های وحشتناک دهه هشتاد در این داستان جمع شده‌اند.
داستان بر روی یک پلیس زنِ بزن‌بهادر تمرکز دارد که تلاش می‌کند یک گروه تروریست در ژاپن را متوقف کند، و او این کار را غالباً با شلیک مستقیم به‌صورت آن‌ها انجام می‌دهد. انیمه این را درصحنه آغازین نمایش می‌دهد، جای که او جان همکارش را با شلیک به تروریستی که پشت سر اوست نجات می‌دهد.
منظورم از “شلیک کردن” در اینجا “ویران کردن” است. به‌طوری‌که او دختر بیچاره را به‌صورت سیستماتیک با شلیک چهار گلوله نابود کرده، در فضا پخش می‌کند. اولین شلیک دیوار را با خون‌رنگ می‌کند و آخرین شلیک نیمی از صورتش را از بین می‌برد، به شکلی که حتی چشم از حدقه درآمده‌اش در اطراف به پرواز درمی‌آید. خوشبختانه خشونت مضحک آن مانع از بیش‌ازاندازه سیاه شدن ماجرا می‌شود، این صحنه مقدماتی مسیر کل مجموعه را مشخص می‌کند.

 

[ARA.O.O]

شماره۷: له کردن صورت Face Crush – Devilman
«مرد شیطانی» اتفاقی است که زمانی رخ می‌دهد که شما فرمول استاندارد ابرقهرمانی را بگیرد (به یک نوجوان دلیر قدرت فرا طبیعی اعطاشده که توسط آن با شر مبارزه کند) و آن را به کسی که از ابرقهرمان‌ها متنفر است بدهید.
در این داستان شما نوجوانی را دارید که به او قدرت‌های شیطانی اعطاشده تا بشریت را نجات دهد، اما این لزوماً او را به یک قهرمان تبدیل نمی‌کند. اهریمن درون او هیولایی تشنه به خون است، کسی که خیلی خود را درگیر چیزهای کوچکی مثل رحم و شفقت یا خسارت‌های ناخواسته نمی‌کند. این صحنه مربوط به او.وی.اِی (اپیزود یا اپیزودهای جانبی که در تلویزیون به نمایش درنمی‌آیند و مستقیم بر روی ویدئو منتشر می‌شوند) «مرد شیطانی:تولد» است که داستان منشأ مانگایش را بازگو می‌کند. ( مانگا، نوعی از کمیک استریپ ژاپنی است که انیمه ها با اقتباس از آن‌ها ساخته می‌شوند)
وقتی‌که بخش اهریمنی شخصیت اول داستان کنترل او را، در وسط یک کلوپ شبانه پر از شیاطین! به دست می‌گیرد، او شروع به تکه‌پاره کردن آن‌ها می‌کند. اولین قربانی او که قرعه به نامش می‌افتد، سرش را با دست‌های چنگال دارش می‌گیرد وآنقدر فشار می‌دهد تا با فواره‌ای از خون منفجر شود.
این اتفاق، همراه با موسیقی بد و وحشتناک، این کلوپ شبانه بخصوص را تبدیل به‌جایی می‌کند که باید از آن دوری کرد.

 

[ARA.O.O]

شماره6: خورده شدن توسط سگ اهریمنی Demon Dog Food – Hellsing Ultimate
این انیمه هرگز در نمایش کمی خون و خون‌ریزی، خجالتی نبوده است، و در اپیزود دوم خود واقعاً از انجام این عادت معمول خود لذت می‌برد. در این بخش به معرفی برادران ولنتاین می‌پردازد، کسانی که یک حمله به عمارت هلسینگ رهبری می‌کنند، که باعث نابودی بیشتر کارکنان آنجا می‌شود.
البته هدف نهایی آن‌ها آلوکارد، خون‌آشام محبوب همه است، اما ازآنجایی‌که او نامیرا و باقدرت های شیطانی است، او فقط با آرامش منتظر رسیدن آن‌ها می‌ماند. لوک ولنتاین جلوتر می‌رود تا تنهایی با او رودررو شود و یک مبارزه تن‌به‌تن خوب با او انجام می‌دهد، تا زمانی که خون‌آشام حوصله‌اش سر می‌رود و جادوی واقعی خود را آزاد می‌کند.
وقتی‌که لوک می‌بیند که آلوکارد تبدیل به یک سگ- دیو با صدها چشم شده، به شکل قابل‌درکی نظرش عوض می‌شود وسعی می‌کند فرار کند. پاهایش گاز گرفته می‌شود، و آلوکارد قبل از این‌که او را زنده بخورد مسخره‌اش می‌کند. مثل بقیه صحنه‌های هلسینگ این صحنه هم کمی زیاد از حد و اغراق‌شده است، اما به همچنین تماشای تکه‌تکه شدن این مزدور ازخودراضی به‌طور مبهم مشوش کننده است.

 

[ARA.O.O]

شماره5: له شدن درون یک توپِ گوشتی Crushed Inside Giant Flesh Ball – Akira
کائوری دوست‌دختر تِتسو در سراسر این انیمه دوره سختی را می‌گذراند. دوست‌پسر او یک ع×و×ض×ی زودرنج است که مشکل کنترل خشم دارد، او توسط بعضی از دشمنان دوست‌پسرش مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد، و وقتی تتسو دچار وحشیگری وخشم روانی می‌شود، او کسی است که سعی می‌کند تا با او صحبت کند و او را آرام کند.
متأسفانه او به‌خوبی از پس این کار برنمی‌آید، و هنگامی‌که تِتسو کنترل قدرت خود را از دست می‌دهد، بدنش شروع به تغییر شکل می‌کند و به‌اندازه عظیم گسترش پیدا می‌کند، کائوری به داخل این توپ چندش‌آور گوشت کشیده می‌شود و در آن به دام می‌افتد، و ما شاهد به‌آرامی و دردناکی فشرده شدن او درون تِتسو می‌شویم تا زمانی که می‌میرد.
این می‌توانست یک صحنه ناخوشایند کم‌اهمیت باشد (با امید آنکه کسی که ترس از فضای تنگ دارد این را نبیند) اما این واقعیت که این اتفاق برای یکی از معدود شخصیت‌های بی‌گناه آکیرا می‌افتد، آن را کاملاً بی‌رحمانه می‌کند.

 

[ARA.O.O]

شماره4: درآوردن دل و روده به وسلیه شمشیر Totally Gutted – Kill Bill Vol 1



وقتی فیلم «بیل را بکش» بیرون آمد خیلی از مردم متعجب بودند که چرا تارانتینو بخش مربوط به داستان سرگذشت او- رن را به‌صورت انیمه ساخته. یک نگاه ساده به تبعات آن‌، همه‌چیز را روشن می‌کند؛ اگر این بخش به‌صورت زنده ساخته می‌شد درجه فیلم N C 17 می‌شد. یا کلاً ممنوع الپخش می‌شد.


وقتی فیلم «بیل را بکش» بیرون آمد خیلی از مردم متعجب بودند که چرا تارانتینو بخش مربوط به داستان سرگذشت او- رن را به‌صورت انیمه ساخته. یک نگاه ساده به تبعات آن‌، همه‌چیز را روشن می‌کند؛ اگر این بخش به‌صورت زنده ساخته می‌شد درجه فیلم N C 17 می‌شد. یا کلاً ممنوع الپخش می‌شد.
سرگذشت او از ابتدا به خون آغشته بود، این انیمه داستان او- رن کودک را نشان می‌دهد که شاهد به قتل رسیدن پدر مادرش توسط یک گانگستر سادستیست.
بعداً ها او به دنبال گرفتن انتقام می‌رود آن‌هم به شیوه‌ای کریه و نامطبوع، با فروکردن یک شمشیر در عمق دل روده او و به‌آرامی چرخاندنش.
فشار آن‌قدر زیاد است که باعث ترک خوردن دندان‌هایش می‌شود، وقتی نهایتاً او- رن شمشیرش را بیرون می‌کشد، فورانی از خون و احشاء کف اتاق را می‌پوشاند. ظاهراً این صحنه انیمه ای یک سال زمان می‌برد تا تکمیل شود،بنابراین باید به تحسین این سطح از جزئیات هر قطره خون ریخته شده بپردازید. و یا از انزجار رو برگردانید، هرکدام که خودتان ترجیح می‌دهید.

 

[ARA.O.O]

شماره3: قطع کردن بازوها Disarmed – Ninja Scroll
انیمه «طومار نینج» همراه با «شبح درون پوسته» و «آکیرا» با فوران علاقه به انیمه در دوره کمال و موفقیت اش، ساخته‌شده، و به‌راحتی می‌توان دید که چرا. این فیلم به شکل باشکوهی ساخته و طراحی‌شده، اکشن‌ها مملو از ماجراجوی، هیولاهای خلاقانه و شخصیت‌های سرگرم‌کننده است.
تبهکارانی دارد از قبیل یک زن ماری، یک قوزی عجیب‌وغریب با کندویی زنبور در پشت خود، و یک یارویی که می‌تواند خود را با سایه‌ها ادغام کند. یکی از به‌یادماندنی‌ترین آنها اولین هیولایست که قهرمان با آن رو در رو می شود، که فوق العاده قویست و می تواند پوست خود را تبدیل به سنگ کند. او در حال سلاخی کردن یک گروه از نینجاها به ما معرفی می شود، و او بدترین برخورد را برای نفر آخر می گذارد.
او آن مرد را از بازوهایش می گیرد، به آرامی آنها را می چرخاند قبل از اینکه به معنای واقعی کلمه آنها را قطع کند. برای اضافه کردن توهین به این جراحت ، او از بازوی قطع شده خون می نوشد. در مقیاس رتبه بندی روش های افتضاح برای مردن، این یکی در رتبه خیلی بالای قرار می گیرد.

 

[ARA.O.O]

شماره 2: تکه تکه شدن با اره برقی Chainsaw Attack – Violence Jack
«جکِ بی رحم» به نوعی دنباله ای ست بر «مرد شیطانی»، و داستان یک غول عضلانی را در یک سرزمین نابود شده پسا آخرالزمانی دنبال می کند. این مکان کاری می کند که دنیای فیلم « مَد مکس» به شکل مثبتی راحت و گرم و نرم بنظر برسد، اینجا خانه گَنگ های سرگردانی از راهزنان وقاتلان است، و این وابسته به جک است (که به نوعی یک فرشته انتقام است) که از بی گناهان محافظت کند.
این سریال سه بخش دارد، و در قسمت آغازین بخش “بادِ جهنم”، ما شاهد گَنگ نامی هستیم که یک زوج جوان را تعقیب می کنند. آنها ان زوج را می گیرند، مرد را با طناب می بندند و بعد مردی با یک اره برقی بزرگ ظاهر می شود؛ همان طور که احتمالا می توانید تصور کنید، صحنه بعدی آشفته و کثیف است.
مرد بیچاره به آهستگی تکه تکه می شود؛ اندام اش قطع می شود، دل و روده اش بیرون کشیده می شود، و در نهایت سرش را قطع می کنند. این صحنه زننده و ناخوشایند است، اما حداقل دوست دخترش و جک بعدا انتقام او را از این گَنگ می گیرند.

 

[ARA.O.O]

شماره1: کالبدشکافیِ زنده Living Autopsy – Genocyber
وای خدای من، جنو سایبر.
این انیمه احتمالا پوچ گرا ترین انیمیشن موجود در دنیاست، وظاهر تنها دلیل وجودی آن این است که سازنده اش بتواند انسان های را که به طرز دهشتناکی می میرند نشان دهد. و این مهم نیست که آنها مرد باشند یا زن یا بچه؛ همه باید زجر بکشند. سرها خرد می شوند، بدن ها پاره پاره و ازهم جدا می شوند، وتقریبا همه زمان وحشتناکی را می گذرانند.
این سریال برای نمایش خشونت و داستان گیج کننده اش بسیار بدنام است، اما اساسا داستان آن درباره دانشمندی شیطانیست که تلاش دارد یک دختر واسطه را تبدیل به یک هیولا کند. جستجوی او برای پیدا کردن این دختر او را به یک بیمارستان هدایت می کند، جایی که او سرسپردگان نقاب دار عجیب و غریب خود را می فرستد تا همه را بکشند (به یک دلیلی) وآنها این کار را بسیار دقیق و تمام وکمال انجام می دهند.
در واقع آخرین قربانی کارآگاهیست که سعی می کند دختر را نجات دهد، او پس از قتل عام در حالی که به تخت زنجیر شده بهوش می آید. او با وحشت به پایین خیره می شود و می فهمد که به طور کاملی بدنش را باز کرده اند،و امعا و احشا و اندام حیاتی اش قابل مشاهده اند.
ما پس از این دوباره او را نمی بینیم، اما احتمالا، او زنده نمانده.