- شناسه کاربر
- 1049
- تاریخ ثبتنام
- 2021-10-12
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 779
- نوشتهها
- 1,855
- راهحلها
- 5
- پسندها
- 119
- امتیازها
- 438
- وب سایت
- pin.it
سلام سلام :345:
خوبین ؟!؟!؟! اومدیم با تسخیر شدگان معروف جهان (قسمت پایانی) :625:
خب بریم شروع کنیم :895:
صندلی قاتل
شاید باورتان نشود، اما بهتر است بدانید برای مدتها صندلی که روزگاری یک مجرم سابقهدار قرن هجدهمی روی آن نشسته بود، یکی پس از دیگری جان انسانها را میگرفت. ماجرا از آن جا آغاز شد که در سال ۱۷۰۲ و در کشور انگلستان، یک آدمکش خطرناک به نام توماس باسبای (Thomas Busby) محاکمه شده و قرار بود به دلیل جنایتهایی که مرتکب شده به دار مجازات آویخته شود. آخرین درخواست او صرف غذا در کافهی مورد علاقهاش در شهر تِرسک (Thirsk) بود.
اما این وعدهی غذایی آخر ماجرایی را به دنبال داشت که هم شگفتانگیز و هم ترسناک است. قاتل ما خوراک خود را به پایان برد، بلند شد، ایستاد و گفت:
در سال ۱۹۶۷ دو نفر از خلبانان سلطنتی روی این صندلی نشستند، اما درست پس از این اتفاق هر دو در تصادف کامیون با یک درخت جان باختند. در سال ۱۹۷۰ یک سنگتراش آخرین وعدهی غذایی خود را در این کافه و با نشستن روی این صندلی به پایان برد و بعداز ظهر همان روز در اثر سقوط به داخل گودالی در محیط کارش جان سپرد. یک سال پس از این واقعه یک بنا نیز به سرنوشتی مشابه دچار و در اثر ریزش پشت بام کشته شد. یک بار هم وقتی یکی از خدمتکاران در حال نظافت کافه بود به صورت اتفاقی روی این صندلی افتاد و مدتی بعد در اثر تومور مغزی فوت کرد.
و این فهرست همچنان ادامه داشت، سرانجام مالک کافه صندلی را به زیر زمین منتقل کرد. اما متأسفانه حتی همانجا هم صندلی نفرین شده یکی پس از دیگری قربانی میگرفت. به عنوان مثال وقتی یک نامهرسان برای دقایقی روی صندلی نشست تا بستههای خود را در انبار بگذارد، در همان روز در تصادف اتوموبیل کشته شد.
دیگر کافهچی مستأصل نمیدانست چه کند، از این رو در سال ۱۹۷۲ صندلی را به یک موزهی محلی اهدا کرد. موزه هم برای پرهیز از رخدادهای مشابه، صندلی را در فاصلهی ۵ پایی از سطح زمین آویزان کرده و به هیچ کس فرصت نداد تا حتی سهوا و به صورت اتفاقی تماسی با آن داشته باشد. خوشبختانه به لطف این دوراندیشی بالاخره صندلی آرام گرفته و دست از کشت و کشتار برداشت.
این ده شی تسخیر شده هر کدام ماجرایی متفاوت، ترسناک و البته هیجانانگیز داشتند. ماجرایی که نه میتوان با قاطعیت آن را پذیرفت و نه میتوان بیاعتنا از کنار حوادثی که آفریدند، عبور کرد. در نهایت این داستانها چه جنبهی واقعیت داشته باشند و چه تنها از باورهای مردم محلی و خرافات سرچشمه گرفته باشند، به جذب گردشگران محلی و خارجی منجر شدهاند. انسانهایی که کنجکاو هستند از نزدیک این اشیای مرموز را تماشا کرده و حسی سرشار از ترس، هیجان و البته لذت را تجربه کنند.
خب اینم تموم شد ..
به بزرگیتون ببخشید کم بود...
با رعب و وحشت تنهاتون میذارم.....
خوبین ؟!؟!؟! اومدیم با تسخیر شدگان معروف جهان (قسمت پایانی) :625:
خب بریم شروع کنیم :895:
صندلی قاتل
شاید باورتان نشود، اما بهتر است بدانید برای مدتها صندلی که روزگاری یک مجرم سابقهدار قرن هجدهمی روی آن نشسته بود، یکی پس از دیگری جان انسانها را میگرفت. ماجرا از آن جا آغاز شد که در سال ۱۷۰۲ و در کشور انگلستان، یک آدمکش خطرناک به نام توماس باسبای (Thomas Busby) محاکمه شده و قرار بود به دلیل جنایتهایی که مرتکب شده به دار مجازات آویخته شود. آخرین درخواست او صرف غذا در کافهی مورد علاقهاش در شهر تِرسک (Thirsk) بود.
اما این وعدهی غذایی آخر ماجرایی را به دنبال داشت که هم شگفتانگیز و هم ترسناک است. قاتل ما خوراک خود را به پایان برد، بلند شد، ایستاد و گفت:
صندلی او برای قرنها داخل این کافه باقی ماند و اغلب کسی از پیشخدمتهای کافه پیدا میشد که شجاعت به خرج داده و روی این صندلی نفرین شده بنشیند. در طول جنگ جهانی دوم، هوانوردانی که پایگاهشان در آن نزدیکی بود، اغلب به این کافه سر میزدند. پس از مدتی مردم محلی متوجه شدند اغلب سربازانی که روی این صندلی به خصوص مینشینند، هرگز از میدان جنگ باز نمیگردند.ممکن است مرگ هر لحظه به سراغ کسی بیاید که جرأت کرده و روی صندلی من بنشیند.
در سال ۱۹۶۷ دو نفر از خلبانان سلطنتی روی این صندلی نشستند، اما درست پس از این اتفاق هر دو در تصادف کامیون با یک درخت جان باختند. در سال ۱۹۷۰ یک سنگتراش آخرین وعدهی غذایی خود را در این کافه و با نشستن روی این صندلی به پایان برد و بعداز ظهر همان روز در اثر سقوط به داخل گودالی در محیط کارش جان سپرد. یک سال پس از این واقعه یک بنا نیز به سرنوشتی مشابه دچار و در اثر ریزش پشت بام کشته شد. یک بار هم وقتی یکی از خدمتکاران در حال نظافت کافه بود به صورت اتفاقی روی این صندلی افتاد و مدتی بعد در اثر تومور مغزی فوت کرد.
و این فهرست همچنان ادامه داشت، سرانجام مالک کافه صندلی را به زیر زمین منتقل کرد. اما متأسفانه حتی همانجا هم صندلی نفرین شده یکی پس از دیگری قربانی میگرفت. به عنوان مثال وقتی یک نامهرسان برای دقایقی روی صندلی نشست تا بستههای خود را در انبار بگذارد، در همان روز در تصادف اتوموبیل کشته شد.
دیگر کافهچی مستأصل نمیدانست چه کند، از این رو در سال ۱۹۷۲ صندلی را به یک موزهی محلی اهدا کرد. موزه هم برای پرهیز از رخدادهای مشابه، صندلی را در فاصلهی ۵ پایی از سطح زمین آویزان کرده و به هیچ کس فرصت نداد تا حتی سهوا و به صورت اتفاقی تماسی با آن داشته باشد. خوشبختانه به لطف این دوراندیشی بالاخره صندلی آرام گرفته و دست از کشت و کشتار برداشت.
این ده شی تسخیر شده هر کدام ماجرایی متفاوت، ترسناک و البته هیجانانگیز داشتند. ماجرایی که نه میتوان با قاطعیت آن را پذیرفت و نه میتوان بیاعتنا از کنار حوادثی که آفریدند، عبور کرد. در نهایت این داستانها چه جنبهی واقعیت داشته باشند و چه تنها از باورهای مردم محلی و خرافات سرچشمه گرفته باشند، به جذب گردشگران محلی و خارجی منجر شدهاند. انسانهایی که کنجکاو هستند از نزدیک این اشیای مرموز را تماشا کرده و حسی سرشار از ترس، هیجان و البته لذت را تجربه کنند.
خب اینم تموم شد ..
به بزرگیتون ببخشید کم بود...
با رعب و وحشت تنهاتون میذارم.....
آخرین ویرایش:
نام موضوع : تسخیر شدگان معروف جهان (قسمت پایانی) 👻👾
دسته : ماوراء