. . .

تمام شده ترجمه ی داستان The Little Mice | مترجم Maedeh

تالار تایپ داستان و دلنوشته‌های در حال ترجمه
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. فانتزی
  2. ماجراجویی

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #1
نام اثر: The Little Mice (موش کوچولو ها)
نویسنده: ناشناس
مترجم: @Maedeh
ژانر: انگیزشی

زبان مبدا: انگلیسی
زبان مقصد: فارسی​
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #2
Beth was a very resourceful and conservative mouse.

بث موشی کاردان و محافظه کار بود.



She knew that winter was coming and that there would soon be a dearth of food.

او می دانست که زمستان در راه است و به زودی غذا کمیاب خواهد شد.



So she decided to make gathering food for winter her primary job.

بنابراین تصمیم گرفت اولویت خود را به جمع کردن غذای زمستان بگذارد.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #3
Gathering food was a grueling and mundane activity, but Beth made a deliberate effort because she knew that it was important.

جمع آوری غذا کاری مشقت بار و خسته کننده بود، اما بث به طور حساب شده ای تلاش کرد زیرا می دانست که این کار مهم است.



She allotted herself a few hours every day to collect beans.

او هر روز چند ساعت را به این کار اختصاص می داد.



By winter, she had collected a massive pile and hid them in a cache.

با فرا رسیدن زمستان، او مقدار زیادی غذا جمع آوری کرده بود و آنها را در یک مخفیگاه پنهان کرده بود.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #4
Beth had a sister named Mary.

بث خواهری داشت به نام مِری.



Mary lacked ambition.

مِری بی هدف بود.



She had fanciful ideas about how she would survive winter.

او در مورد این که چطور زمستان را دوام بیاورد، تصورات غیرواقع بینانه ای داشت.



She thought that food would just come to her and that she could work at her own convenience.

او فکر می کرد که غذا خودش پیدا می شود و اینکه نیازی نیست سخت کار کند.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #5
She opted to spend the days playing and dancing, instead of gathering beans.

او تصمیم گرفت به جای جمع کردن دانه های لوبیا، روزها را به بازی و رقصیدن بگذراند.



When the final hours of autumn elapsed, Mary had only a paltry amount of food stored away.

وقتی ساعات پایانی پاییز گذشت، مِری فقط مقدار اندکی غذا ذخیره کرده بود.



Mary realized that her food supply was too small to last through winter.

مِری فهمید که با این مقدار ذخیره غذایی قادر نخواهد بود زمستان را به سر بیاورد.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #6
She visited her sister. Mary said, “Beth, l am in a dire situation.

او به دیدن خواهرش رفت. مِری گفت، ” بث، در موقعیت خیلی بدی قرار دارم.



I didn’t gather enough food for winter.

برای زمستان غذای کافی جمع نکرده ام.



Will you let me share your beans?

ممکن است لوبیاهایت را با من قسمت کنی؟



Please have some empathy for your sister!”

لطفا به خواهرت رحم کن!



Beth thought for a moment.

بث کمی فکر کرد.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #7
Then she replied, “Mary, I am truly sorry for you.

سپس پاسخ داد، “مِری واقعا برای تو متاسفم.



But I will not give you any of my beans.

اما هیچ یک از لوبیاهایم را به تو نمی دهم.



Instead, I will let you have my empty bag.

اما در عوض می توانم کیسه خالی ام را به تو بدهم.



You can still work hard and gather enough food for the winter.

هنوز هم می توانی سخت کار کنی و برای زمستان غذای کافی جمع کنی.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #8
It will be tedious, but you will learn the value of hard work.”

این کار خسته کننده خواهد بود، اما قدر سخت کوشی را خواهی دانست.



Beth’s words appalled Mary.

سخنان بث مِری را شوکه و ناراحت کرد.



Mary cried with outrage, “There is too much work!

مِری با عصبانیت گریه کرد و گفت، ” خیلی باید کار کنم.”



I won’t have any time to dance or play!”

دیگر زمانی برای رقصیدن و بازی نخواهم داشت.



Beth said, “It is crucial that you gather enough food.

بث گفت، ” جمع کردن غذا خیلی حیاتی است.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #9
You must have sustenance before you have fun.

قبل از اینکه بتوانی تفریح کنی باید آذوقه داشته باشی.



Go now, and rectify your situation.”

حالا برو و وضعیت خودت را درست کن.



Mary griped some more, but she knew that her sister was right.

مِری کمی بیشتر غُرغُر کرد، اما فهمید که حق با خواهرش است.



She took the bag and went to work gathering her own beans for the winter.

او کیسه را گرفت و رفت تا برای زمستانش به جمع آوری لوبیا بپردازد.
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
442
نوشته‌ها
3,256
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,355
امتیازها
463
محل سکونت
خسته آباد✨️

  • #10
قصه ی ما به سر رسید، گربه به موش نرسید😅😆⚘
 
  • خنده
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین