تقریبا از بدو تولد انیمهها شیاطین، موجودات فانتزی چه برآمده از افسانههای ژاپنی چه کشورهای دیگر، جزوی لاینفک از انیمهها بودهاند. معروفترین این مدل انیمهها در ژانر فانتزی که اهریمنان و شیاطین رکن اساسی آن باشند در سالهای اخیر، انیمه فوق محبوب
Demon skyler است که رکوردهای بسیاری را تا به الان شکسته است. هم شما و هم من میتوانیم تا پایان دنیا از انیمههایی صحبت کنیم که شیاطین و اهریمنان در دنیایی خوفناک، انسانها را برای اَمیال خود میکشتند و میخوردند.
شاید چیزی که انیمه را از فیلم و سریال های امریکایی و هالیووی متمایز میکند، جنون نویسندههای ژاپنی در به تصویر کشیدن خشم و نفرت و طنز و گریه در یک سکانس از انیمههایشان است. آنها این غرایض آدمی را با صحنههایی وَرای تصور ما به تصویر میکشند که ما را در بهت فرو میبرند. بماند که کاراکترهای انیمه وقتی میخواهند مُشتی نثار شیطان کنند، دو ساعت درباره چرایی مُشتشان و فلسفه پشت آن صحبت میکنند! اما انیمه خلاءی را در درون ما پر میکند که فیلمها و سریالهای واقعگرایانهی امریکایی قادر به پر کردن آن نیستند. این خلاء نامهای بسیاری دارد از غریضه خشونت در انسان و لذت آن گرفته تا حتی عدهای نام کودک درون فعال را روی آن گذاشتهاند.