. . .

شعر اشعار و دلنوشته های افشین یداللهی

تالار متفرقه ادبیات

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #1
غروبم مرگه رو دوشم ، طلوعم کن تو میتونی

تمومم سایه می پوشم شروعم کن تو میتونی

شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا

منو با چشمای بازت ببر تا مشرق رویا

دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

چه راهایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست

تو خوب سوختن و میشناسی سکوت و از اونم بهتر

من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر

می خوام مثل همون روزا که بارون بود و ابریشم

دوباره تو حریر تو مثل چشمات ابری شم

دلم با هر تپش با هر شکستن داره می فهمه

که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه

چه راهایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست

خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست​
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #2
آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم
در آتش و یخبندان، داغیم ولی سردیم

داغیم، نمی‌فهمیم؛ تا فاجعه راهی نیست
سردیم، نمی‌خواهیم از فاجعه برگردیم

از مرهمِ یکدیگر تا زخمیِ هم بودن
راهی‌ست که بی‌مقصد، با عشق سفر کردیم

شعریم و نمی‌خوانیم، شوقیم و نمی‌خواهیم
چشمیم و نمی‌بینیم، سبزیم ولی زردیم

این فصلِ پریشان را برگی بزن و بگذر
در متنِ شبِ بی‌ماه، دنبالِ چه می‌گردیم؟

بیداریِ رویایی، دیدی که حقیقت داشت
ما خاطره‌هامان را از خواب نیاوردیم

تردید نکن در شوق، تصمیم نگیر از خشم
آرام بگیر امشب، ما هر دو پُر از دردیم
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #3
مرز در عقل و جنون باریك است
كفر و ایمان چه به هم نزدیك است



عشق هم در دل ما سردرگم
مثل ویرانی و بهت مردم


گیسویت تعزیتی از رؤیا
شب طولانی خون تا فردا


خون چرا در رگ من زنجیر است
زخم من تشنه‌تر از شمشیر است


مستم از جام تهی حیرانی
باده نوشیده شده پنهانی


باده نوشیده شده پنهانی
عشق تو پشت جنون محو شده


هوشیاریست مگو سهو شده
من و رسوایی و این بار گناه


نو و تنهایی و آن چشم سیاه
از من تازه مسلمان بگذر بگذر


بگذر از سر پیمان بگذر بگذر
دین دیوانه به دین عشق تو شد


جادۀ شك به یقین عشق تو شد
مستم از جام تهی حیرانی


باده نوشیده شده پنهانی
باده نوشیده شده پنهانی..
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #4
سر بریدند آسمان را در زمین
چیست حسِ مردمِ این سرزمین؟

خوابِ دریا غرقِ خون تعبیر شد
دشنه‌ای با تشنه‌ای درگیر شد

این گذشت اما غزل یک بیت نیست
حُسنِ مطلع را نمی‌باید گریست

جنسِ تاریخ و حکایت نیست عشق
کینه و زخم و شکایت نیست عشق

عشق یعنی جمعِ جبر و اختیار
عشق یعنی مردنی با اقتدار

عشق، جمعِ کفر با ایمانِ محض
عشق یعنی خلقتِ انسانِ محض

خواب ماندیم و غزل مسکوت ماند
قلب‌ها در گوشه‌ی تابوت ماند

جهل، در افکارِ مومن عود کرد
کفر، در ایمانِ مزمن عود کرد

عشق، با مدحی سبک، تحریف شد
کی چنین مدحی به ما تکلیف شد؟

ما کجا این خانه را در می‌زنیم؟
ما فقط بیهوده بر سر می‌زنیم

ما به سختی مالِ مردم می‌خوریم
ما که آسان نانِ مردم می‌بریم

نفس تا در وسعِ خود مسئول نیست
نذرِ ما پیشِ خدا مقبول نیست

سیرها خوردند و فربه‌تر شدند
خوب بودند از قضا بهتر شدند

ما به فرعِ عاشقی پرداختیم
باطنِ حق را به ظاهر، باختیم

ما خدا و خویش را نشناختیم
عشق را هم پیشِ پا انداختیم

سرّ ِ آن خون و عطش این‌ها نبود
اتفاق، آن روز در آنجا نبود

پیش از اسماعیل، او را کشته است
پیش از هابیل، او را کشته است

در ازل، قربانیِ خلقت شد و
زندگی با خونِ او رؤیت شد و

می کشیم او را و زاری می‌کنیم
زندگی را سوگواری می‌کنیم

او نه بینِ ایلِ خود مظلوم ماند
بلکه در تأویلِ خود مظلوم ماند

ما برای خویش می‌گرییم و بس
منّتش بر گردنِ فریاد رس

این کجا و اشکِ آمرزش کجا؟
حقِ مردم را نمی‌بخشد خدا

شرم، در چشمِ بیابان سیل شد
در عبور از خود زمان بی‌میل شد

ماه را از گوشه‌ی شب باد برد
باد، خود را هم شبی از یاد برد
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #5
یکروز می آیی که من، دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی، چشم انتظارت نیستم


یکروز می آیی که من، نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی، نه یقین، م×س×ت و خمارت نیستم


شب زنده داری می کنی، تا صبح زاری می کنی
تو بی قراری می کنی، من بی قرارت نیستم


پاییز تو سر میرسد، قدری زمستانی و بعد
گل میدهی، نو میشوی، من در بهارت نیستم


زنگارها را شسته ام، دور از کدورت های دور
آیینه ای پیش توام، اما کنارت نیستم


دور دلم دیوار نیست، إنکار من دشوار نیست
اصلا "منی"در کار نیست، امنم حصارت نیستم...
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #6
هر سال

یک بار

از لحظه‌ی مرگم

بی‌تفاوت گذشته‌ام

بی‌آنکه

بفهمم یک روز

در چنین لحظه‌ای

خواهم مُرد

بعضی مرگ ها غیرمنتظره است

با اینکه مرگ ، غیرمنتظره نیست
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #7
همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه



تو همیشه هستی اما ، این منم که از تو دورم

من که بی خورشید چشمات ، مثل ماه ِ سوت و کورم



نمیخوام وقتی تو هستی ، آدم ِ آدمکا شم

چرا عادتم تو باشی ، میخوام عاشق تو باشم



تازه فهمیدم به جز تو ، حرف ِ هیچ کی خوندنی نیست

آدما میان و میرن ، هیچ کی جزتو موندنی نیست



منو از خودم رها کن ، تا دوباره جون بگیرم

خسته ام از این عقل خسته ، من میخوام جنون بگیرم



همه دنیا بخواد و تو بگی نه ، نخواد و تو بگی آره ، تمومه

همین که اول و آخر تو هستی ، به محتاج تو ، محتاجی حرومه
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #8
کنارت چقدر حال من بهتره
از اون حالی که این روزا میشه داشت

اگه دنیا هر چی که داشتم گرفت
ولی دستتو توی دستام گذاشت

بگو تا کجا میشه هم‌دست بود
تو راهی که بی‌راهه هم‌پای ماست

تو صبحی که تاریک‌تر از شبه
تو این شب که کابوس رویای ماست

با چشمات پر کن نگاه منو
که یه عمره از وهم خالی‌تره

حقیقی‌ترین لحظه‌هامو ببین
که از آرزو هم خیالی‌تره

بگو تا کجا میشه هم دست بود
تو راهی که بیراهه همپای ماست

تو صبحی که تاریک‌تر از شبه
تو این شب که کابوس رویای ماست
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #9
بوسیدمت که ببینم چه می‌شود
با ب×و×س×ه‌های تو، دینم چه می‌شود

بوسیدمت که ببینم زمانِ عشق
تکلیفِ شک و یقینم چه می‌شود

این پل که بین مجاز و حقیقت است
در آسمان و زمینم چه می‌شود

با دستِ عقل که چیزی نمی‌‌شود
پای دلم بنشینم چه میشود؟

دین در اصول، به تقلید، گفته: نه
تحقیق در تو، ببینم چه می‌شود

آخر، خدا که بپرسد تو کیستی؟
می‌گویمش که همینم، چه می‌شود؟
 

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,075
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #10
تو با قلب ویرانه ى من چه کردی؟!
ببین عشق دیوانه من چه کردی

در ابریشم عادت آسوده بودم
تو با حال پروانه ى من چه کردی؟!

ننوشیده از جام چشم تو مستم
خمار است میخانه ى من چه کردی؟!

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرت شانه ى من چه کردی؟!

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده! باخانه ى من چه کردی؟!

جهانِ من از گریه ات خیس باران
تو با سقف کاشانه ى من چه کردی؟!
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین