. . .

شعر اشعار خیام

تالار متفرقه ادبیات

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #1
رمانیک
اشعار خیام:
چون عهده نمی‌شود کسی فردا را
حالی خوش دار این دل پر سودا را
می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را
 
نام موضوع : اشعار خیام دسته : متفرقه ادبیات

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #2
رمانیک
می نوش که عمر جاودانی اینست
خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست
خوش باش دمی که زندگانی اینست
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #3
رمانیک
آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #4
رمانیک
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی باده گلرنگ نمی‌باید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #5
رمانیک
امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست

کاین باقی عمر را بها پیدا نیست
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #6
رمانیک
ای دل چو زمانه می‌کند غمناکت
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت

 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #7
رمانیک
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است

در بند سر زلف نگاری بوده‌ست
این دسته که بر گردن او می‌بینی

دستی‌ست که برگردن یاری بوده‌ست
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #8
رمانیک
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده فلک نیز بکاری بوده است
هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین

آن مردمک چشم نگاری بوده است
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #9
رمانیک
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است
از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
 

Silent boy

ارشد بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
14
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
40
نوشته‌ها
229
پسندها
908
امتیازها
163

  • #10
رمانیک
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت
چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت

روزی که نیامده‌ ست و روزی که گذشت
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین