. . .

در دست اقدام اشعار«مارلبرو»

تالار اشعار کاربران
نام شعر: مارلبرو
نام شاعر: زری
ژانر: تراژدی
مقدمه:
یادت همانند سیگارم
سخت است که او را ترک کنم!
هر گاه، پک سیگارم را
در دستانم می‌گیرم.
گویی یادت، آتش به جانم
می‌زند.
گویی، زمانی که
سیگارم روشن می‌شود
یادت مرا
از خود، بی‌خود می‌کند.
به پک خالیِ سیگار
چشم می‌دوزم.
آری!
آخرین سیگار هم
به یادت ته گرفت!
 

ARNICA

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
5911
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-18
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
21
پسندها
61
امتیازها
33

  • #21
از سیگار آموختم
پای کَسی بسوزم
که به پایم بسوزد
همانند سیگار!
به پایش می‌سوزم
به پایم می‌سوزد
 

ARNICA

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
5911
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-18
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
21
پسندها
61
امتیازها
33

  • #22
فراموش شدنی نیست!
یادش را می‌گویم
هر بار می‌گویم
این آخرین سیگاری‌ست که، به او ل*ب می‌زنم
از او کام می‌گیرم، اما مگر یادش می‌گذارد؟
می‌گویم نخ آخر است، اما دروغ است
هر بار به یادِ تو، سیگارم را روشن می‌کنم
از او کام سنگین می‌گیرم، به پای دردهایم می‌سوزد
به پای دردت می‌سوزم
و در آخر، سیگارم ته می‌گیرد!
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین