خبر اخبار چت باکس انجمن | اخبار ۲۴:۳۰

[seon-ho]

یه سلام گرم و جانانه خدمت همه رفیقا..هم اکنون صدای من رو میشنوین از کرج-فردیس، سر اون خیابون بزرگه، ته کوچه تنگه، بله عروس قشنگه بله....عه اهم ببخشید یه لحظه رفتم تو جو خونه🤭😐😂
بریم که داشته باشیم چندتا خبر ناقابل که از چت باکس، محل اشرار...عه نه محل عشراء انجمن! (اشراء جمع جدید شاعر ها هستش که توسط بنده اختراع شده. هرگونه کپی برداری کاملا غیر قانونی بوده و در صورت مشاهده با ایشون طرفین😱👈 @tor.anj.o.o)

اول میخوام یه شکایتی بکنم از رمانیکی ها و به دفاع از ربات برانگیزم. یا شایدم برانگیخته بشم🤷‍♀️حالا درباره اون بعدا تصمیم میگیرم😶😂

شنیدم که یه سری از دوستان از تعداد سکه های ربات شکایت کردن و گاهی تو نمایه‌اش ایسگاش میکنن! هیییی چه کار زشتییی! آقا اینا به کنار میخوام از همین جا بگم: ربات نوش جونت این سکه ها! چرا؟ چون یه تنه پرچم چت باکسو بالا نگه داشته. هرچند کم ولی فعالیت داره! تازه این گوشه ای از زحمات ربات عزیز و زحمتکشمونه! خودتون بببینین👇👇👇

پ.ن: امیدوارم براتون باز بشه😇

وووو...آقا ببینین چی اضافه شده به چت باکس انجمن



بله گیف زیبای بالای چت باکس! هیچی دیگه فقط خواستم اطلاع بدم😉😂
خب بریم سراغ خبر سوم:
آقا من یه پیشنهاد دارم برای مدیران ارشد انجمن! آقا ما یه باغ وحش تو رمانیک کم داریم!باور کنین ما استعداد پرورش حیوانات رو هم در رمانیک داریم! بله! ما همچین آدم هایی هستیم. مثلا به دو خیر زیر توجه کنید:

وقتی که خروس وحشی میشود و به تک پرند انجمن حمله میکنن😳😲😱😁:



دوستان خیالتون راحت!پرند الان در کمال صحت و سلامتی در خانه شان به سر می‌برد!
@Parand

وووو اینجارو داشته باشین. آرمیتا...همین آرمیتا مظلوم و ساکت انجمن، برای جرئت حقیقت چه کارا که نمیکنه😂😲:


@نویسنده پشت شیشه
پ.ن.: امیدوارم حال نویسنده انجمنمون بعد از اون لگد خوب باشه🥲😂

آقا کی گفته هیشکی سر انجمن غیرت نداره؟! نه کی گفته؟ به من نشونش بدین پاشم همین وسط خبر پهنش کنم وسط انجمن😐😂

این داستان باگ یا نت؟!


@Niloofar°MC⁴
@Peter☬

میخوام این وسط مسطا یکم نصیحتتون کنم. بخدا که زشته این دلبریاتونو میاین وسط انجمن جلو چشم هزاران آدم انجام میدین😂😂😂نزدیکای ولنتاینم که هست....واقعا عذاب وجدان نمیگیرین که اینجا ما مظلوم نشستیم؟ نمیگین گناه داریم؟🥲🥺
نگا کنین:


@YiL.diz.o.o
@Mahi1390

ووو میخوام خبرم رو با یه خبر خوب تموم کنم:
این ربات خیلیییی خفنهه! آخه شما نگاه کنین. ببینین چجوری به اهلی رمانیک داره روحیه میده و انرژی مثبت میفرسته:



خب خب خب دوباره به انتها خبراء رسیدیم. امیدوارم چرت و پرتاب به دلتون نشسته باشه. تا درودی بعد بدرود.
آیسا-اچ خبرگذاری رمان و صدا-ایران-تهران

 

[at♧er]

سلام سلام به شاخ هاتون
اومدم شاخ به شاخ بشم باهاتون
ویک دروغ شاخ دار بگم براتون
خب قبل از اینکه شروع کنم، خواستم خبرم رو با این ابیات زیبا آغاز بنمایم.درواقع این ابیات دل ربا رو برای اخبار دروغ شاخدار آماده کرده بودم و حالا که چت باکس بهم رسیده،حیفیم اومدنیارمشون (آخه خیلی پرمعنی و واقعا استادانه بود٫😎)
خب اولین خبرمون مربوط به یکی از پارتی بازی های دیگه ی انجمن هست.
احتمالا شماهم دیدین که ربات سو گلی انجمن بعضی وقتا میاد بی هوا می‌نویسه «خدارابه خاطر هدیه زندگی شکر کنید» عه..یعنی چی؟چرامثلا نمیاد بگه «خدارا به خاطر سانی (خودم هستم😎)شکرکنید»؟؟اینکه جذابتره!
واقعا که @هدیه زندگی دست از این پارتی بازیا بردارم بر روخودت را اصلاح کن وایمان رمانیکی بیاب

پرونده شکایات۱
سانی میگوید:آقای قاضی من شکایت دارم.
آقای قاضی میگوید:شکایت شما چیست؟
سانی میگوید:از این پارتی بازی ها شکایت دارم.یه کاری بکنیم ربات از این به بعد بگوید خدارا به خاطر سانی که به شما داده شکر کنید😎
آقای قاضی میگوید::444: زود برو بچه پرو
پایان پرونده
خب شنیدم چندتا جغد بالای چت روم لونه کردن اسم خودشون هم گذاشتن جغدان شب!این جغدای عزیز(که خودم هم جزو شون هستم)شب ها که ما میخوابیم/آقا پلیسه ...چیز....یعنی ...درکل اینا بیدارن و فعالیت های خبیثانه میکنند(گفتن یک مشت چرت و پرت)


البته مطلع شدم یکی از این جغدها درواقع جغد نبوده کلاغ بوده که خودشو جای جغدجا زده .اینجا ملاحظه بفرمایید↓


من از شما میپرسم کدوم جغدی غارغارمیکنه؟!

پرونده شکایات۲
زهرا میگوید:آقای قاضی من شکایت دارم.
آقاب قاضی میگوید:شکایت شما چیست؟
زهرا میگیوید:آقای قاضی ایشون دارن دروغ میگن من یک جغد تمام عیارم! خودش به زورمن را وادار به غار غار کرد ببینید



سانی میگوید:عه....من .....چیزه....
آقای قاضی میگوید: ساکت:444:دیگه به کاربر های رمانیکی دروغ نگی!
پایان پرونده
خب😑من وقتی وارد رمانیک شدم شاهد تخریب زبان فارسی بودم.یک مورد مثل خسته نباشید شده بود نخسته ولی حالا دیگه به اوج تخریب رسیده شما شاهد باشید↓


نخ بسته آخه ....کم کم دیگه میشه
خسته به خسته/بسته به بسته/دسته به دسته/هفته به هفته😑 @مظلوم جماعت🧬
پرونده شکایات ۳
سانی میگوید:آقای قاضی من از ترنج به خاطره..
آقای قاضی میگوید::444:شوخی شوخی با مدیر کل هم شوخی؟بدو برو ببینم.
پایان پرونده
وای مردم...آی خدا...هوار هوار ...آژیرهارا روشن کنید....مقامات را دعوت کنید....پلیس ها را خبر کنید...نه به خبرنگارا؟!وای خدا نهههههه
@دختر پرتقالی

خب مدیر جان @مدیر مخبر از اینجا به بعدش و به خودتون میسپارم.حسابی ادبش کنید..بندازیذیش سیاه چال رمانیک!
پرونده شکایات ۴

نیلومیگوید:آقای قاضی من از ایشون شکایت دارم . آقای قاضی میگوید:شکایت شما پذیرفته است.
سانی میگوید:چی؟؟؟؟یعنی چی؟؟اینکه هنوز شکایتشم نگفته .چطوری پذیرف..
آقای قاضی::444: همین که گفتم.سانی را به سیاه چاله بیندازید.پایان پرونده
50سال بعد....
سلام دوباره ببخشید یکم دیر اومدم یه مدت کوتاهی تو سیاه چاله بودم!
خب خبر بعدی :
ایشون @جن گیر اعظم :) یه زمانی پدر خلاقیت بودن ولی حالا پدر خلاقیت هم رد کردن و پدر بزرگ شدن!ببینید چه القابی را به من مظلوم نسبت میده🤕


. پرونده شکایات ۵
سانی میگوید:آقای قاضی من شکایت دارم.
آقای قاضی میگوید: شکایت شما چیست؟
سانی میگوید:ببینید آقای قاضی ایشون به من میگن شفته.
آقای قاضی میگوید::444:خوب می‌کنه بس که شفته ای! پایان پرونده
خب خیلی هم عالی !
مدیر از ما خواسته بود در اخبار علاوه بر خبرهای طنز انجمن باهواپیما بریم ناکجاها آباد براش مصاحبه بگیریم


یا در اخبار مون جملات حکیمانه جهت اصلاح جامعه بیاریم .خب مدیر جان بنده پول خرید هواپیما رو نداشتم اما میتونم یک جمله ی حکیمانه بگم شما دیگه به بزرگیه خودت ببخش «نامید نشو وپر قدرت ادامه بده»هارهار
پرونده شکایات۶
آقای قاضی میگوید :من شکایت دارم.
خود آقای قاضی دوباره میگویند: شکایت شما چیست؟
باز خود آقای قاضی میگوید:این سانی دیگه از بی نمکی شورشده!از خبرنگاری بندازینش بیرون
آقای قاضی بار دیگر میگوید:پذیرفته شد.
سانی میگوید:عه....چی؟؟صبر کنین .نهههه
آقای قاضی میگوید::444:ساکت همین که گفتم!
پایان پرونده
خب مثل اینکه این آخرین خبر من بود..من دیگه برم اینقدر آقای قاضی زدتوسرم گیج میزنم!

 

[at♧er]

بادا بادا مبارک بادا ایشالله مبارک بادا
بادا بادا مبارک بادا ایشالله مبارک بادا
​

امشب چه خبره...بدویین کوچه های رمانیک رو چراغونی کنید...مهمون ها را خبر کنید... همه بیاین وسط...:pa-koobi-4-nafareh:
حالا ااااااااااااااااااا
به افتخار عروس خانم دست و جیغ و هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
@میشل غیرعادی
آرمی رو نمی کردی میترسیدی داماد رو بدزدیم ؟ما باید از پلنگ صورتی بشنویم؟

خوب ما که بخیل نیستیم به پای هم پیر بشین انشالله. اما ارمی واقعا این درسته؟ نه درسته ؟چرا آخه با احساسات ما بازی می کنی به ۱۰ نفر گفتی عاشقتم به ترنج به.….. رباتو به زور میخواستی پای سفره عقد بنشونی حتی از من خواستگاری کردی اونوقت حالا باید اینجوری میشد؟ نه واقعاً؟

مهمونای عزیز شما هم بفرمایید نمایه @S O-O M پیتزا در خدمتتون هستن.

( درگوشی با داماد: بیچاره فلک زده بدبخت به فنا رسیده فکر کنم به زودی باید مراسم عزات رو بگیریم به نظرم تا عاقد نیومده فقط در برو.)

البته خبرهایی هم در مورد پلنگ صورتی هست.

ایشالا هفته دیگه هم عروسیشون در خدمتتون هستیم فقط باید یه خورده بیشتر تدارک ببینیم چون مثل اینکه عروسی یکنفر نیست چند تاست!

اینم که جک ساله دیگه من چیزی نمیگم.
همینجوری نگاش کنین بخندین
خوب این جانب خبرنگار سانی با اجازه همه رمان نیکی ها از محفل تون مرخص میشم و شما را در شوک این پیوندهای جاودانه باقی می‌ گذارم. تابعد...

 

[Like crazy<3]

سلامی به مرگباری سکوت چت باکس!
خبر امروز را با بی خبری آغاز میکنیم..
(از الان بگم اگر به امید آن نشسته ای که چیز باحالی بیابی.. خب بشین:/)

​

در این روزهای زیبای امتحانی تنها کسی که ممکن است در چت روم پرسه بزند هیچ کس است که آن هم همانطور که مشاهده میکنید در حال چت کردن نیست
امااا..
نویسندگان پرکارمان که فهمیدند چیزی از چت روم دستگیرشان نمیشود رفتند و نوشتند. ✍

​

هیچی دیگه.. اگه حداقل نمیاین و افتخار هم صحبتی نمیدین برین یکم از اثرات نویسندگان پرکارمان حمایت کنید.

اما خبری داغ!
مدیر مخبر با پیشنهاد بسیار خفن من😎 تصمیم گرفت که هرکس وارد چت روم شد و افتخار داد و شماره خودش را نوشت به آن مدالللل بدهدددد
اینم مدرکشش

​

اونم مدالمممممم
(مدیونید فکر کنید مدیر مخبر بی خبره)
.
.
.
بریم و از لیست برترین چت کنندگانمون هم بازدید کنیم.

​

خداقوت به همگی ..

خشن و عجیب رمانیک رو هم پیدا کردمم

​

هر دو به این اعتراف کردن و من گفتم که بدانید و همینطوری اطلاعاتتون بره بالا..
در کل اصل خبر اینه که خبری نیستتتت و امیدی هم نیست که خبری باشه(ولی واقعا مدال میدما ) و من میرم که همگی دوباره در سکوت  مرگبار چت روم غرق بشین.

بایییی..

 

[Moon light<3]

سعلام ب روی ماه شسته نشستتون

توجه شما رو به اخبار شب گاهی جلب میکنم (هار هار)
خب بریم
اولین سوژه : @هدیه زندگی
خب عکسو مشاهده کنین


این @مهمان عزیز میخواد پرتش کنه تو آب و هدیه میگه شنا بلده.. آخه به این بچه میخوره شنا بلد باشه؟
بعد تازه میگه خدا نکشتت.. آخه چرا خدا باید همچین خبرنگار باحالیو بکشه؟ هن؟
بعد تازه میگه صورتتو توصیف کنم پیتر منم قبل از اینکه صورتمو توصیف کنه خودم توصیف کردم :|


سوژه بعدی ما @at♧er هستش.. میگه میتونه گردنش رو ۶۰۰ درجه بچرخونه.. وقتی خود جغد نمیتونه اینکارو بکنه آخه تو چی میگی بچه جون ؟ مو ک نفهمیدم



بعد همین کاربر خواهرشو به قتل رسوندهههه و بعد میگه آیا تقصیر منه؟ نه تقصیر منه ک تو خواهرتو کشتی



سوژه بعدی ما محیا ک میگه شکست عشقی خورده بهترین راه حل اینه ک عشقشو با چسب بهم بچسبونه هار هار



و این ماهی @MOON میگه ک انیدواره.. منم میگم انیدوار باش



و حالا بشنوید از انسان های های خرس نما نه چیز خرس انسان نما @Endzoned.. عضو انجمن خرسای خوابالوی قطبیه.. ما امنیت ندالیمممم خودتون ببینیننن هق هق -#



پیتر صورتی از جزیره رمانیک

 

[at♧er]

سلام خدمت هم‌انجی‌های عزیز
با اخبار کبابی چت در خدمتتون هستم؛ البته این اخبار تا یک‌خورده پیش داغ بود؛ ولی یه‌لحظه حواسم پرت شد زیاد موند رو شعله کبابی مایل به سوخته شدن. البته من می‌دونم شما هم‌انجی‌های عزیز بسیار بسیار قانع هستید و کلا کبابیو، داغو، سوخته و هر چی بیاد پذیرایید

پس با هم بریم که پذیرای این خبرها هم باشیم

جدیدا من از جعفر و صادق و کاظم آقا یکسری شکایت دریافت کردم. این بندگان خدا یه زمانی با کلاهاشونو دستمال یزدیو سیبیلای چخماقیشون (خودمم نمیدونم چه نوع سیبیلیه0_0) ابهتی داشتن که تن یه شهر به لرز در میومد؛ ولی امان...
امان از روزی که یکسری ها بی توجه به چیزی با حرفایی که ابهت دانیاسورم یه شبه میده به باد هرچی این بیچاره‌ها توی طول عمرشون جمع کرده بودن نابود کردن.
□

حتی ادعا کردن اینا باعث شدن کاسبیشون هم بخوابه.
قبلا ها مردم با خیال راحت از ماشین‌های اینا خرید می‌کردن؛ ولی حالا میگن فقط اگه صورتی باشه ما خرید می‌کنیم!
□

آخه شما یک‌لحظه آقا کاظمو با اون هیبت و سبیل کنار ماشین صورتی تصور کنید. مگه میشه
من دیگه حرفی ندارم.
@tor_anj.kh @Bibilophilia @MoOn! و ای شمایی که کامروایی را در صادق و کاظم و جعفر می‌دیدید بدانید که آن‌ها گفتن به خاطر بردن آبرویشان هزگز دیگر روی کامروایی را هم نخواهید دید.
( البته من بخاطر علاقه‌ی زیادم به شماها پرس وجو کردم آقا کامران با قیمت خیلی خیلی مناسب حاظر شد کامروایی رو بهتون بفروشه.. بعدا آدرسشو میدم بهتون)

♡__♡​

روزی روزگاری وقتی چت روم ساخته شد هدف این بود که هم‌انجی ها بیان اونجا باهم در مورد رمانها و اینا حرف بزنن؛ اما حالا ببینید کار به کجا رسیده
□
دوستان عزیز شاید شما وقتی اینطوری باهم حرف میزنید قیافه‌هاتون این شکلی باشه👈
ولی قیافه‌ی بقیه صد در صد به این حالت در میاد👈
البته صدای اعتراض بعضی از کاربرا هم دراومده و سعی کردن از راه های مختلف حسودی... چیز یعنی.. اعتراض خودشون رو ابراز کنن
□

---

خب هم انجی های عزیز بنده با اخبار سوخته‌ام دیگه از محضرتون مرخص میشم.
بای 👋

 

[Moon light<3]

باح باح ، کی اومده؟ پیتر :)
سلام و درود ، صدای مارو از منطقه ممنوعه رمانیک میشنوید ، اومیدم اینجا تا ی موقع دست معاون و اینا بمون نرسه 🗿
خانوم کوزگون رو یادتونه؟ اومیدم بریم همکارشو دس بندازیم ، هار هار |:

(ب فونت ضایع و اون اتصالاش توجهی نکنین 🗿)

شمام دیدین؟ معاون زرشکیمون هنوز نیومده داره راجب وزن کاربرا نظر میده ، ببینین چ کار زشتیه |:
بعد ب میگین پیتر فضول |:
حالا اصن این گناه رمانیکی ک کرده رو بیخیال شیم ، نیلو با استفاده از حسسسسسسسس شیشمم وزن قلب زاپاس انجو حدس زد (تایتل روزنامه های فردا در سراسر کشور)

سوژه بعیدیو ک ببینین ، ب من ایمان میارید (کی ضرر میکنه ، من یا ت؟)

اصن باید دو دیقه سکوت اعلام کرد دوزتان ، اینقد این اصکی سینگین بود |:
شما دقت کنین ، نیلی فقط حروف ؟ و نادییی کپی نکرده |:
ماشالهه به این حافظههه ، اصن لقب نیلو از این ب بعد میشه نیلی سواَگ |:

این سوتیمون توسط بچه نیلیع ( کلا همچی باید ی ربطی ب کادر ارشد داشته باشه )
جمله رباتو بخونید ، دیدید چقد هضم جمله سخت بود؟
حلا فک کنین ی دزدی اومده مواد ریخته ت غذای ربات ، بعد ربات هی مث بوزینه ها این جمله رو تکرار میکرد |:
من ان سبزم ک دل بر پیچک خدا بست ، من آن سبزم ک دل بر پیچک خدا بست ، خو عیزم ی بارم بگو بنفش دل معاونمون شاد شه |:

عاقا استپ ، استپ |:
قیافه واکنش منو ببینید ، انگار بش تیتاب دادن (خوشحاله بچمممم )
خو بریم سر خبرمون |:
ادب کردن نیلو کاملا اسلامیه ، دوزتان بیاین فکرای بدی نکنیم ، ولی شما کدوم مادریو دیدن ک خودش ادم باشه ، بچش ربات؟ دیه دیه 8 مین عجایب جهان پیدا شد ، دس دس |:
بریم سر سوتی بعدی :
هنوز منتظرید؟ تموم شد داوشای گلم |:
قیافه نیلو در تمام مدت :

تا خبری دیگر ، ب درود ^-